محضر ماه | ||
علی تبریزی/سلسله مباحث اخلاقی با محوریت احادیث مطرح شده در درس خارج فقه مقام معظم رهبری(3)؛
نصایح یار/ زاهد، صابر، راغب
مقام معظمرهبری میفرمایند: «گاهی انسان در ذهن خود یک خواسته و آرزویی را آنچنان پرورش میدهد که در ذهن تقویت میشود و تبدیل میشود به یک هدف و آرمان قطعی و انسان برای رسیدن به آن، هر خلاف و کار زشتی را مرتکب میشود».
شخصی (که در روایت به نامش اشاره نشده) از حضرت میخواهد توصیهای به او بنماید تا به وسیلهی آن به نجات و رستگاری برسد. حضرت در پاسخ ابتدا خط سیری را بیان مینمایند که از «إفهم» آغاز شده و به «إستعمل» خاتمه مییابد. سپس مولا مردم را به سه دسته (زاهد، صابر و راغب) تقسیم مینمایند و به آن شخص سائل میفهمانند که به طور کلی برای رستگاری باید ابتدا نسبت به معارف و علوم دینی به شناخت برسی، سپس فهم صحیح، بعد طلب یقین و در نهایت به کار بستن آنچه از معارف که به آن دست یافتی؛ وقتی این چنین کردی آن گاه به آن که با توجه به میزان شناخت و عمل تو به معارف الهی در یکی از این سه دسته قرار خواهی گرفت و خوشا به حال زاهدین و صابرین. در واقع این حدیث گهربار یک خطِ فکری کاملاً مشخص به ما ارایه میکند. یک سری دستورالعمل که باید در طول یکدیگر و به ترتیب به اجرا درآیند تا به مرحلهی نهایی یعنی عمل همراه با شناخت (در برابر اعمال کورکورانه و از عادت) برسد. اول: «إفهَم»، فهمیدن و درک موضوع است.
دوم: «إستفهم»، طلب دانستن است که احتمالاً منظور نزد اهل علم رفتن و پرسیدن است. یعنی اول اصل موضوع را به همراه شاخ و برگهایش شناسایی کن سپس دربارهی آن از اهل دانش بپرس.
سوم: «إستیقن»، طلب یقین کن، نمیگوید یقین کن؛ چراکه یقین جزو امور نفسانی و ملکات قلبی است و تنها با خواست و ارادهی بیرونی محقق نمیشود. باید تلاش کرد، مقدمات را فراهم نمود و طلب یقین کرد تا (ان شاء الله) مورد لطف قرار بگیریم.
البته این یقین که حضرت میفرمایند آن را طلب کن در واقع همان علمی است که در حدیث عنوان بصری آمده: «العلم نورٌ یقذفه الله فی قلب من یشاء» اینها که ما تحصیل میکنیم ظواهر علوم است و علم حقیقی که منجر به کسب یقین میشود، نور است و باید وجود ما ظرفیت دریافت آن را پیدا کند و آنگاه با لطف حضرت حق به هرکس که بخواهد (فی قلب من یشاء) میدهند و با صرف مطالعهی اوراق حاصل نخواهد شد و به قول حافظ شیرین سخن: «بشوی اوراق اگر هم درس مایی که درس عشق در دفتر نباشد.»
شخصی از امیرالمومنین(ع) می خواهد توصیهای به او بنماید تا به وسیلهی آن به نجات و رستگاری برسد. حضرت در پاسخ ابتدا خط سیری را بیان مینمایند که از «إفهم» آغاز شده و به «إستعمل» خاتمه مییابد. سپس مولا مردم را به سه دسته (زاهد، صابر و راغب) تقسیم مینمایند و به آن شخص سائل میفهمانند که به طور کلی برای رستگاری باید ابتدا نسبت به معارف و علوم دینی به شناخت برسی.
بعد از ترسیم کل آنچه در این روایت بیان شده، اصل روایت را به همراه توضیحات و شرح حضرت آیتالله خامنهای میخوانیم و در پایان روی برخی اشارات معظم له تدقیق و تبیین مینماییم.
«فی الکافی عن امیر المؤمنین علیه السلام قیل له: أوصنی بوجه من وجوه الخیر أنجو به فقال له: أیها السائل افهم ثم استفهم ثم استیقن ثم استعمل واعلم أن الناس ثلاثٌ: زاهد و صابر و راغب. فأما الزاهد فقد خرجت اللاحزان و الافراح من قلبه فلا یفرح بشئ من الدنیا و لا یأسی على شئ منها فاته، فهو مستریح. (و أما الصابر) فإنه یتمناها بقلبه فإذا نال عنها ألجم نفسه منها لسوء عاقبتها وشنآئتها و لو اتبعت على قلبه عجبت من عفته و تواضعه و حزمه. وأما الراغب فلا یبالی من أین جائته الدنیا و لا یبالی ما دنس فیه عرضه وأهلک نفسه وأذهب مروته، فهم فی غمرتهم یعمهون و یفترحون.» (1)
حضرت فرمودند: «اول فهم کن! بعد استفهام کن! شخصی از حضرت یک چنین توصیهای طلب کرد. یعنی طلب فهم بیشتر کن. تدبر کن. تعقل کن. بعد به یقین برس (2) آنچه را که به تو گفتیم. بعد آنها را به مرحلهی عمل در بیاور! فقط دانستن نباشد. حضرت مردم را سه دسته کردند. زاهد، کسی که در دل رغبت به دنیا احساس نمیکند. یعنی به مرتبهای از ایمان و یقین به آخرت رسیده است که وضع دنیا، نعم، خوشیها و لذات دنیا بر او واضح است. میداند که اینها خواب و خیال است و در زیر هر لذتی یک نقمتی وجود دارد، به نحوی از انحاء. (3) آخرت را با چشم بصیرت و یقین میبیند لذا ارزش و زیبایی و بهجت این زندگی دنیوی از نظرش دور میشود....
برای مطالعه ادامه مطلب به پایگاه تحلیلی برهان به آدرس ذیل مراجعه نمایید: http://www.borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=880
[ یکشنبه 90/2/11 ] [ 12:47 عصر ] [ علی تبریزی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |