سفارش تبلیغ
صبا ویژن

محضر ماه
مقام معظم رهبری: «اگر انسان زمانه‌ی خود را نشناخت، جبهه‌گیری‌های موجود در میان آحاد بشر را در این زمان نخواهد شناخت. جبهه‌گیری‌ها را که نشناخت، نمی‌تواند جایگاه خودش را تشخیص بدهد که کجا قرار دارد و چه عملی باید انجام دهد. مثل سربازی که در جبهه‌ی جنگ نداند در کجا قرار گرفته...»
در روایات بسیاری از اهل بیت(علیهمالسلام) یکی از صفات برجسته و مهم مؤمنین، خودشناسی و سپس شناخت زمانه بیان شده است. امام صادق(علیهالسلام) در همین رابطه میفرمایند: «کسی که زمان خود را بشناسد، آماج اشتباهات قرار نگیرد.» [1]
مقام معظم رهبری قبل از آغاز مبحث درسی در یکی از جلسات درس خارج فقه خود روایت پر محتوایی از رییس مکتب تشیع قرائت کردند و نکات گران بهایی دربارهی شناخت زمانه و اشتباهاتی که برخی متدینین در تصمیمگیریهایشان به علت نداشتن همین شناخت دچار آن میشوند، بیان نمودند. متن روایت امام صادق(علیهالسلام) و شرح معظم له:
فی الکافی عن الصادق علیه السلام فی حکمة آل داود علی العاقل أن یکون عارفاً بزمانه، مقبلاً علی شأنه، حافظاً للسانه. [2]
در کلمات ائمه(علیهمالسلام) مکرر از تعالیم انبیای گذشته یاد شده است. مثلاً از قول حضرت مسیح(علیهالسلام) در روایات آمده که به یارانشان مطالبی می فرمود. در این حدیث هم از آل داود نقل شده است که یا جناب سلیمان است یا شخص دیگری است. حضرت میفرماید در حکمت آل داود این طور آمده بود: عاقل باید سه کار انجام بدهد، سه خصوصیت را بایستی بر خود قرار دهد:
اول این که زمان خود را بشناسد. اگر انسان زمانهی خود را نشناخت، جبههگیریهای موجود در میان آحاد بشر را در این زمان نخواهد شناخت. جبههگیریها را که نشناخت، نمیتواند جایگاه خودش را تشخیص بدهد که کجا قرار دارد و چه عملی باید انجام دهد. مثل سربازی که در جبههی جنگ نداند در کجا قرار گرفته، دشمن کجاست، نیروی خودی کجاست، اگر اینها را نداند، نمیداند به کدام طرف تیراندازی کند! یا اگر خواست فرار کند، به کدام طرف فرار کند! در جنگ عمومی میان انسانها و میان حق و باطل در همهی ادوار تاریخ این حالت وجود دارد. اگر ندانید کجا قرار گرفتید نمیتوانید وظیفهتان را تشخیص بدهید.
در روزگار قبل از انقلاب کسانی بودند خیلی مؤمن، متدین، اما گاهی کارهایی میکردند، حرفهایی میزدند، موضعگیریهایی میکردند که صد در صد به ضرر حق و طریقهی صحیح بود. کاری را که نباید بکنند میکردند! حرفی را که نباید بزنند، میزدند! چون نمیدانستند کجا قرار دارند. امروز هم همین طور است. گاهی بعضی به یک مسایلی اهمیت میدهند که هیچ اهمیتی ندارد. امروز اگر کسی صف آرایی، آرایش نیروهای سیاسی و عمومی در جوامع دنیا و در میان بشر و در محدودهی جامعهی خودش نداند که به [چه]  شکلی است، نمیفهمد باید چه کار کند.
دوم این که آن چه شأن و کار و وظیفه اوست، به آن روی بیاورد، آن را اهمال نکند، مُدبِر از آن نباشد، غافل و ساهی از آن نباشد. فرض بفرمایید در یک کار دسته جمعی، شخصی کاری را که از این مجموعه بر عهدهی اوست، اهمال کند. مثلاً در یک خط تولید ماشین که هر کسی کاری را انجام میدهد، وقتی قطعات ماشین روی نقاله حرکت میکند، هر کدام از کارگرها باید روی آن کاری انجام دهند. یکی چکش میزند، یک نفر یک پیچ را محکم کند، یک نفر قطعهای را اضافه میکند. وقتی همهی این وظایف انجام گرفت، ماشین کامل در پایان خط به دست میآید یا مثلاً در یک تیم فوتبال، هر کسی وظیفهای دارد. حال اگر از وظیفهی خودش غافل شد، مشکل به وجود میآید.
سوم این که زبانش را حفظ کند. ببیند اهمیت زبان چه قدر است. نفرموده: حافظاً لِیَده، لِرِجلِه، لِعَینه، بلکه حفظ لسان مورد تأکید است. چون زبان در همهی این موارد تعیین کننده است. فلذا عاقل کسی است که کنترل زبان را در دست داشته باشد.[3]
پینوشتها:
 1- امام صادق(علیه‏السلام): العالِمُ بِزَمانِهِ، لا تَهجُمُ علَیهِ اللَّوابِسُ. (تحف العقول: ص 356)
 2- کتاب الشافی، صفحهی 558
 3- روایت یاد شده در ابتدای جلسهی درس خارج فقه تاریخ 6/2/88 بیان گردید.

[ دوشنبه 90/8/2 ] [ 9:56 صبح ] [ علی تبریزی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 45
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 103616